رادین رادین ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه سن داره

کوچولوی خونه ما

آقا رادین راه می رود...

سلام عزیزم پسر گلم بالاخره شما در سن 1 سال و 2 ماهگی (29 فروردین 94) راه افتادی   نمی دونم چرا می ترسیدی راه بری با اینکه هیچ اتفاقی هم برات نیوفتاده بود.... همش دوست داری دستت رو بگیری به چیزی و راه بری    این روزها خیلی شیطون شدی و نمیتونم ازت چشم بردارم همش دارم دنبالت میدوم ماشاالله سرت تو همه جا هست از سبد رختها گرفته تا کابینت ها و کشوها و جاکتابی و پشت مبل و .....  همچین پسری شدی شما   خونمونو که دیگه نگو از دست شما همه چیز جمع شده رو میز پتو انداختم - دور میزها رو فوم چسبوندیم فرشها رو بهم چسبوندم تا فضای راه رفتنت رو فرش بیشتر باشه وای که خونمون خوشکل شده  کارهایی ک...
30 فروردين 1394

نوروز 94

سلام پسرم عیدت مبارک  بالاخره سال جدید رسید و بدو بدو ها تموم شد  امیدوارم امسال برای هر سه تامون سال خوبی باشه... و اما میرسم به اصل مطلب که عید دیدنی رفتن های شما و عیدی گرفتن هاتو و دلبری کردن های شما بود ، عاشق بیرون رفتنی و هر کی از بیرون میاد یا  میخواد بیرون بره محاله بدرقه اش نکنی و ازش آویزون نشی 5 روز اول عید به خوبی و خوشی گذشت ولی روز 6 چنان سرمایی خوردی که الان با گذشت 2 هفته ازش هنوز سرفه می کنی و باعث شد از روز ششم تمام برنامه ها کنسل بشه و تو خونه استراحت کنیم ( آخه منم با شما سرما خوردم) و البته ادامه دید و بازدیدها به بعد موکول شد.   آقا رادین آماده رفتن به عید دیدنی ...
16 فروردين 1394
1